داشتم از میدان انقلاب سوارتاکسی خط کرج میشدم یکدفعه راننده ای رو دیدم که بلند داد می زد آزادی،آزادی،آزادی...که با خودم گفتم خوش به حالش بدون اینکه از باتوم و زندان بترسه آزادی رو فریاد میکشه و هیچ کسی باهاش کاری نداره....... ای کاش روزی برسه که همه مردم آزاد اندیش ایران آزادی مدنی خود را بدون هیچ ترس و واهمه ی از هیچ کسی و کسانی فریاد بزنند .
با تو آسان می شود از دست سیاهی ها گریخت.
رو به سوی ظلمت شب های بی فردا گریخت.
بی تو ای آزادی ای والا کلام
گر نباشی در میان باید که از دنیا گریخت.
جمعه 15 آبان 16:26 نوشته شده :حامد نهضت سبز